داستانهای ما و پسرمون امیرعلی

پسرم امیرعلی امروز برات کلی متن شعرهای کودکانه پیدا کردم که دوست دارم یاد بگیرم و برات بخونم و تو برام بخندی و ذوق کنی خنده تو زیباترین خنده دنیاست عزیزم مامانهای عزیز برای دیدن متن شعرها به این لینک مراجعه کنید تو منوی سمت چپ کلی شعر قشنگ داره حتما ببینید ...

امیرعلی پسرم وقتی خوابت میاد میزنی زیر گریه های لوسی و فقط ناله میکنی اینقدر ناله میکنی و بعد شیر میخوری اونوقت روی پام یا توی بغلم میخوابی  

یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت یلدایتان مبارک

من و بابایی برات یک بسته آموزشی هوشان گرفتیم که خیلی برات مفیده پسرم من وبابایی خیلی دوستت داریم و برای آینده تو همه کار می کنیم ...

پسرم امیرعلی اوایل فقط یک دستت رو تو دهنت می کردی و میخوردی حالا یاد گرفتی هر دو دست رو تو دهنت بکنی حتی گاهی انگشت اشاره ت رو تو دهنت می کنی و به دلت زور میاد خیلی شیطون شدی دیگه نمی خوای تو تختت باشی همش میخوای تو بغل باشی و باهت بازی کنند

سلام به همه ی مامان های عزیز  مخصوصا مامان هایی که اسم پسرشون امیرعلی هست و از دل و جون برای بچه هاشون مایه میذارند قصد دارم در اینجا مطالب مربوط به پسرم رو بذارم تا در آینده بهش نشون بدم همینطور بافتنی هایی که برای پسرم می بافم اینجا به نوعی دفترچه خاطرات پسرم میشه به امید روزهای خوب برای همه       ...